اعتراف 5 شرور خشن به سرقت و آزار پسراننوجوان
گروه حوادث / اعضای یک باند شرارت که با ربودن پسران نوجوان آنها را به بیابانهای اطراف کرج کشانده و پس از ضرب و جرح و شکنجه اموال شان را سرقت میکردند در حالی دستگیر شدند که به یک مورد قتل نیز اعتراف کردهاند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از چند ماه پیش بهدنبال شکایت چند پسر نوجوان به اداره پلیس استان البرز شروع شد این چند پسر در اظهارات خود مدعی شدند که از سوی سرنشینان دو خودروی پراید سفید و مشکی مسافربرنما در محدودههای کمالآباد، حصارک، چهار باغ، خرمدشت و سهیلیه با تهدید قمه به محلهای خلوت کشانده شده و مورد ضرب و جرح و شکنجه قرار گرفتند. مردان شرور پس از بستن دست و پای این پسران نوجوان و سرقت اموال شان آنها را در بیابان رها کرده و میگریختند.
در حالی که کارآگاهان پلیس البرز بهدنبال یافتن ردی از این مردان شرور بودند با پرونده قتلی رو به رو شدند که احتمال میرفت از سوی اعضای همین باند رخ داده باشد.
ســـرهـــنـگ مـحـمـد نادربیگی رئیس پلیس آگاهی استان البرز در تشریح این پرونده به «ایران» گفت: 18 آبان امسال پیکر نیمه جان پسر 21 سالهای که دست و پاهایش با طناب بسته شده و چسبی بر دهانش زده بودند در بیابانهای اطراف کرج پیدا شد. پس از انتقال وی به بیمارستان با وجود تلاش پزشکان پسر جوان جان باخت. بنابراین تلاش برای شناسایی و دستگیری عامل این جنایت نیز در دستور کار پلیس قرار گرفت. از سوی دیگر با توجه به افزایش تعداد شاکیان پرونده آدم ربایی و شکنجه پسران نوجوان کارآگاهان توانستند با استفاده از ظرفیتهای علمی وچهره نگاری، متهمان تحت تعقیب را شناسایی کرده و در یک عملیات غافلگیرانه آنها را دستگیر کنند.
رئیس پلیس استان البرز درباره این پرونده گفت: طی تحقیقات ویژه مشخص شد که اعضای این باند 5 نفر هستند که پس از سوار کردن پسران بین ۱۵ تا ۲۱ ساله، آنان را به بیابانها کشانده و ضمن سرقت اموال شان برخی از آنها را مورد آزار و اذیت نیز قراردادهاند.
پس از دستگیری متهمان آنها به بیش از 40 فقره سرقت، آزارو اذیت و یک فقره قتل اعتراف کردند. از بین قربانیان تاکنون سه پسر نوجوان که مورد سرقت و تعرض قرار گرفتهاند به اداره پلیس مراجعه کرده و شکایت خود را اعلام کردند، همچنین هشت پسر دیگر نیز که مورد سرقت قرار گرفتند شکایت خود را ثبت کردهاند. اما با توجه به اینکه سایر مالباختهها هنوز برای شناسایی متهمان و ثبت شکایت مراجعه نکردهاند بازپرس پرونده با درخواست انتشار تصاویر آنان از کسانی که از سوی این افراد مورد سرقت و ضرب و جرح قرار گرفتهاند خواست برای پیگیری شکایت خود به پلیس آگاهی استان البرز مراجعه کنند.
گفت و گو با قربانیان باند شرارت
یکی از قربانیان این باند شرور که پسری 20 ساله است درباره جزئیات ماجرا گفت: من دانشجوی روزنامه نگاری هستم روز حادثه برای رفتن به خانه سوار یک خودروی پراید مشکی شدم که دو سرنشین داشت بین راه آنها با تهدید قمه مرا به زیر صندلی کشانده و با لوله فلزی کتکم زدند. بعد به محل خلوتی رفتند و مرا از خودرو بیرون کشیده و با تهدید چاقو و قمه دست و پایم را بستند و آنقدر مرا زدند که نیمه بیهوش روی زمین افتادم. آنها گوشیام را سرقت کردند و از محل گریختند. کارکنان یکی از کارخانههای اطراف با دیدن من به سراغم آمدند و مرا به بیمارستان منتقل کردند. از آن روز همیشه با کابوس و ترس زندگی کردم آنقدر با لوله به سرم کوبیدند که هنوز هم سردرد دارم، فقط خدا کمک کرد که زنده ماندم.
پسر نوجوان دیگری که 17سال سن دارد، گفت: روز حادثه از چهار باغ کرج سوار خودروی پراید سفید رنگی شده بودم که یکی از سرنشینان به زور گوشیام را از دستم گرفت آنها مرا بعد از نیم ساعت چرخاندن در خیابانهای خلوت به یک منطقه بیابانی بردند که دور آن دیوار کاهگلی بود بعد به زور مرا مورد آزار و اذیت قرار دادند و فرارکردند.
بعد از چند ساعت من به سختی با سنگهایی که آنجا بود طناب دستم را پاره کردم و خودم را به جاده رساندم اما این اتفاق تأثیر بسیار بدی در روح و روانم باقی گذاشته و از اینکه تنها سوار خودروهای مسافربری شوم وحشت دارم.
عامل قتل خانم بهیار دستگیر شد
گروه حوادث/ معصومه مرادپور: مرد جوان که بهخاطر اختلاف خانوادگی همسرش را با ضربههای کارد به قتل رسانده و فرار کرده بود با ردیابیهای پلیس البرز دستگیر شد.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، اواسط آبان امسال گزارش قتل زن جوانی به پلیس مخابره شد و خیلی زود تیمی ازکارآگاهان جنایی پلیس استان البرز درمحل جنایت که یکی از خانههای «شاهین ویلا»ی کرج بود حضور یافتند. مأموران به محض ورود با پیکر خونین زن جوانی رو به رو شدند که با ضربههای کارد به قتل رسیده بود.
به دستور بازپرس کشیک قتل جسد برای معاینه به پزشکی قانونی منتقل شد. از آنجا که سه فرزند مقتول در زمان جنایت در خانه بودند، اظهار داشتند که پدرشان عامل این قتل بوده است. همچنین همسایهها نیز که شاهد فرار متهم بودند به کارآگاهان گفتند: ما متهم را دیدیم که هراسان پای برهنه از خانهاش فرار میکرد.
کارآگاهان جنایی در نخستین تحقیقات میدانی دریافتند که مقتول بهیار بوده و از مدتها قبل بهخاطر برخی مشکلات خانوادگی با شوهرش اختلاف داشته و قصد داشتند از هم جدا شوند.
بنابراین مرد جوان به دستور بازپرس جنایی تحت تعقیب قرار گرفت تا اینکه با گذشت حدود دو هفته از این ماجرا سرانجام اواخر هفته گذشته بهدنبال ردیابیهای گسترده پلیسی این متهم در پاکدشت تهران شناسایی شد و در یک عملیات پلیسی در حالیکه متهم سعی داشت با چاقو خودکشی کند با شلیک تیر هوایی مأموران پلیس بازداشت شد.
متهم که هنگام دستگیری خودزنی کرده بود خیلی زود به بیمارستان منتقل و پس از بهبود نسبی برای بازجویی به اداره آگاهی منتقل شد. وی در بازجوییها ضمن اعتراف به قتل همسرش گفت: همسرم بهیار بیمارستان بود اما من با کار کردن او مخالف بودم چرا که او خودش درآمد داشت و مدام میگفت به من احتیاجی ندارد و این اواخر هم به من میگفت تو معتادی و میخواهم طلاق بگیرم. من هم سر همین موضوع با او درگیر شدم و در حالی که کنترل رفتارم را از دست داده بودم با چاقو او را کشتم.
این متهم پس از اعتراف به جنایتی که مرتکب شده است برای تکمیل پرونده در اختیار مراجع قضایی استان البرز قرار گرفت.
تشییع پیکر 2 دختر دانش آموز کرمانشاهی
گروه حوادث/ پیکر دو دانشآموز دختر کرمانشاهی که در سانحه تصادف سرویس مدرسه در محور هلشی به ماهیدشت جان باخته بودند، با حضور خانوادهها و مسئولان شهرستان تشییع شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، صبح دیروز پیکر مبینا مرادی و عسل اخوت دو دانشآموز جان باخته در سانحه رانندگی روز چهارشنبه 17 آذر در حالی در روستای رشبوگر بخش ماهیدشت به خاک سپرده شد که جمعی از مردم و مسئولان این شهرستان نیز در مراسم حضور داشتند.
مجید یزدان پناه، مدیرکل آموزش و پرورش کرمانشاه که در این مراسم حضور داشت درباره آخرین وضعیت دانش آموزان به «ایران» گفت: تا ظهر روز جمعه همه مصدومان این حادثه غیر از 4 دانش آموز از بیمارستان ترخیص شدهاند و فکر میکنم ظرف یکی - دو روز آینده این 4 نفر هم که دچار شکستگی هستند، از بیمارستان مرخص شوند.
وی در ادامه افزود: روز پنجشنبه و جمعه با جمعی از مسئولان استان به عیادت مصدومان در منزلشان رفتیم و از آنها و خانوادههایشان دلجویی کردیم. همچنین کمیتهای با حضور استاندار، پلیس راه، بخشداری، فرمانداری و سایر مسئولان ذیربط استان تشکیل شد تا ابعاد این سانحه مورد ارزیابی قرار گیرد.
یزدان پناه درباره نظر کارشناسان پلیس راه نیز خاطرنشان کرد: در ارزیابیهای اولیه پلیس، راننده مینی بوس و کامیون به میزان 50 درصد در این حادثه مقصر شناخته شدهاند چرا که راننده مینیبوس باید هنگام رانندگی حتی در هوای مهآلود ایمنی و سرعت و فاصله را رعایت میکرد و راننده کمپرسی هم نباید به گونهای خودرواش را متوقف میکرد که نیمی از خودرو وسط جاده میبود.
وی درباره وضعیت راننده مینیبوس گفت: راننده هر دو خودروی مینی بوس و کامیون بازداشت هستند اما راننده مینیبوس به خاطر مصدومیتی که دارد در بیمارستان تحت الحفظ در حال گذراندن دوران درمانی است. وی درباره شکایت خانوادهها و همین طور چگونگی پرداخت دیه به خانواده متوفیان و مصدومان نیز گفت: با توجه به اینکه هر دو خودرو مدارک لازم بیمهای را دارند، پرداخت دیه به مصدومان و خانواده متوفیان از طریق بیمه صورت میگیرد. البته در مورد شکایت خانوادهها هم باید بگویم که تا این لحظه شکایتی نکردهاند و پیگیری کار را به ما سپردهاند.
عباس دانشور، رئیس اداره بیمه، درمان و حوادث وزارت آموزش و پرورش نیز در این باره گفت: دانش آموزان آسیب دیده برای درمان خود هیچ گونه مشکل مالی نخواهند داشت زیرا همه زیر پوشش بیمه دانشآموزی (بیمه معلم) هستند و طبق تفاهمنامه ۵۸ شورای عالی آموزش و پرورش هزینههای درمان آنها پرداخت میشود و طبق آییننامه غرامت فوتی به خانوادههای آنها پرداخت میشود.
مسعود محبی، معاون بیمه معلم استان کرمانشاه نیز گفت: طبق دستور وزارت آموزش و پرورش و مدیرعامل بیمه معلم کشور از زمان وقوع حادثه، بیمه معلم برای رسیدگی به درمان این مجروحان خدمترسانی کرده البته پرونده درمان دانش آموزان مجروح هنوز تعیین تکلیف نشده و روال درمان آنها در جریان است و به محض مشخص شدن پرونده هر یک از آنان بیمه معلم خارج از نوبت به آن رسیدگی خواهد کرد.
شهرام کرمی، دادستان عمومی و انقلاب استان کرمانشاه نیز ضمن ابراز همدردی با خانواده دانش آموزان جانباخته، گفت: باتوجه به وقوع این حادثه ناگوار دستورات لازم برای رسیدگی سریع صادر شده و پیگیریهای قانونی در دستور کار قرار گرفته است. همچنین پیگیریهای لازم برای تسریع در روند درمان دانش آموزان مصدوم این حادثه در حال انجام است.
دادستان کرمانشاه با بیان اینکه از آموزش و پرورش استان خواسته شده تا گزارشات خود را در مورد این حادثه به دستگاه قضایی ارائه کند، متذکر شد: از پلیس راه استان هم خواستهایم تا نتیجه بررسیهای خود را به دستگاه قضایی اعلام کند تا با مقصرین این حادثه برخورد قانونی صورت گیرد. در سانحه رانندگی روز چهارشنبه ۱۷ آذر مینی بوس حامل دانشآموزان دختر در محور هلشی به ماهیدشت استان کرمانشاه با یک دستگاه کامیون برخورد کرد که بر اثر آن دو دانش آموز جان باختند و ۱۸ نفر هم مصدوم شدند.
مرگ 5 سرنشین تاکسی در برخورد با دیوار
گروه حوادث/ برخورد شدید تاکسی با دیوار یک مغازه در شهرک سبزدشت گلستان ۵ قربانی برجا گذاشت.
بهگزارش خبرنگارمهر، این حادثه ساعت یک بامداد پنجشنبه گذشته در حالی رخ داد که یک دستگاه تاکسی با 5 سرنشین در جاده سبزدشت - غرب استان تهران- در حال حرکت بود که ناگهان در تقاطع جاده ساوه با دیوار مغازه لاستیک فروشی برخورد کرد. در این حادثه هر 5 سرنشین جوان خودرو جان باختند.
گفتنی است که پس از تماس شهروندان و حضور بموقع اکیپهای امدادی و سازمان آتشنشانی شهرداری گلستان در محل حادثه، بلافاصله عملیات امداد و نجات آغاز شد و با آوار برداری، فوت شدگان را از خودرو خارج کردهاند و بلافاصله عوامل اورژانس نسبت به انتقال اجساد به پزشکی قانونی وارد عمل شدند.
بر اساس این گزارش ،سرعت بالا و عدم کنترل خودرو توسط راننده باعث این حادثه تلخ شده است.
محاکمه پسر نوجوان به اتهام قتل ناپدری
گروه حوادث / پسر نوجوانی که متهم است با همدستی 2 نفر از دوستانش در شب جشن تولد مادرش همسر او را به قتل رساندهاند در شعبه هفتم دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از 22 بهمن سال 98 با کشف جسد مرد جوانی به نام سهراب در منطقه شهریار آغاز شد. پس از حضور مأموران پلیس در محل مشخص شد که مقتول با ضربههای متعدد چاقو به قتل رسیده است و شواهد گویای آن بود انگیزه جنایت کینهتوزی و انتقامگیری بوده است. پس از تحقیقات اولیه و با دستور مقام قضایی جسد به پزشکی قانونی انتقال پیدا کرد و کارشناسان علت تامه مرگ را خونریزی شدید ناشی از برخورد جسم سخت به نواحی گردن، پهلو و شکم اعلام کردند.
مأموران در مرحله بعد به سراغ همسر مقتول به نام مرضیه رفتند. وی در بازجویی عنوان کرد: شب تولدم قرار بود من و همسرم سهراب به همراه دختر کوچکم و شاهرخ پسر 16 سالهام جشن کوچکی در یکی از باغهای اطراف شهریار بگیریم که دقایقی پس از حضور ما در آنجا پسرم به همراه دونفر از دوستانش به نامهای شهرام و سینا به همسرم حمله و او را با ضربههای متعدد چاقو مجروح کردند.
با این اظهارات شناسایی 3 متهم پرونده در دستور کار قرار گرفت و متهم ردیف اول پس از چند ماه فرار در نهایت دستگیر شد و 2 همدست او هم وقتی عرصه را برخود تنگ دیدند خودشان را تسلیم مأموران کردند.
شاهرخ پس از دستگیری به قتل اعتراف کرد و به بازسازی صحنه پرداخت اما 2 همدستش مدعی شدند که فقط در محل درگیری حضور داشتند و هیچگونه دخالتی در این جنایت نداشتند.
با این حال پس از تکمیل تحقیقات و بازسازی صحنه پرونده متهمان به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و آنها صبح روز گذشته از خود دفاع کردند.
در ابتدای جلسه و پس از قرائت کیفرخواست اولیای دم درخواست قصاص کردند و در ادامه همسر مقتول به جایگاه رفت و با تشریح جزئیات روز حادثه تأکید کرد که هر 3 متهم باهم همسرش را مجروح کردهاند.
پس از آن متهم ردیف اول شاهرخ که در زمان وقوع جنایت 16 سال داشت و از کانون اصلاح و تربیت به دادگاه آمده بود به جایگاه رفت و در تشریح ماجرا گفت: پدر و مادرم هر دو اعتیاد داشتند و چند سال قبل تصمیم گرفتند ترک کنند. مادرم به خانه یکی از اقواممان رفته بود و پدرم در جای دیگری بستری بود. چندبار که برای سرزدن به مادرم رفته بودم متوجه رفتار مشکوک مادرم شدم تا اینکه یکبار که گوشی تلفن همراهش را چک کردم متوجه ارتباط پنهانی او با مردی به نام سهراب شدم. پس از آن ماجرا را برای پدرم تعریف کردم اما فکر کرد دروغ میگویم و مرا کتک زد. با این حال مدتی بعد پدر و مادرم از هم جدا شدند و پدرم به بندرعباس رفت و ازدواج کرد و من و خواهرم هم به آنجا رفتیم. مادرم هم با سهراب ازدواج کرد. البته من بارها به سراغ مادرم آمدم اما سهراب اجازه نمیداد مادرم را ببینم تا اینکه چند روز قبل از درگیری به تهران آمدم و به خانه دوستم شهرام رفتم و از او خواستم تا با طرح نقشهای سهراب را تنبیه کنیم. بنابراین در تماس با مادرم گفتم که میخواهم برایش جشن تولد بگیرم و میهمانشان کنم.
شاهرخ در مورد روز جنایت هم گفت: آن روز قرار شد من با مادرم و همسرش و خواهر کوچکم به باغی برویم و شهرام و سینا هم به آنجا بیایند تا در اولین فرصت شوهر مادرم را تنبیه کنیم. دقایقی پس از آن که به باغ رسیدیم آتشی درست کردیم و هدیهای هم به مادرم دادم وبعد بهصورت مخفیانه به دوستانم زنگ زدم خواستم که پیش ما بیایند. من با چاقویی که در آستینم پنهان کرده بودم نزدیک مقتول شدم. همان موقع شهرام نزدیک ما شد و به یکباره من چاقو را به گردن مقتول زدم. همان موقع سهراب که زخمی شده بود فرار کرد اما سینا او را گرفت و هر 3 نفرمان با چاقو او را زدیم تا اینکه سهراب به سختی خودش را به داخل ماشینش انداخت و در را قفل کرد و ما هم رفتیم و ظاهراً چند ساعت بعد هم او فوت کرد.
در ادامه مشخص شد شاهرخ دارای دو فقره سابقه کیفری به اتهام سرقت در سنین 13 و 14 سالگی نیز بوده است.
پس از آن متهم ردیف دوم به جایگاه رفت و با رد اتهام مطرح شده گفت: من هیچ دخالتی در این ماجرا نداشتم. من و سینا فقط در محل درگیری حضور داشتیم و اصلاً فکر نمیکردیم که قرار است شاهرخ چنین کاری کند. ما میخواستیم فقط شاهرخ را با خودمان ببریم.
قاضی سؤال کرد: چرا وقتی درگیری را دیدید تلاش نکردید که آنها را از هم جدا کنید؟
متهم گفت: آنقدر شوکه شدیم که نمیدانستیم چه کاری انجام دهیم.
قاضی تأکید کرد: حرفهای شما متناقض است و اظهارات شما در مرحله بازپرسی با حرفهایتان در دادگاه متفاوت است.
در ادامه متهم بعدی به جایگاه رفت و با تکرار اظهارات متهم قبلی، او هم گفت: ما هیچ دخالتی در ماجرا نداشتیم و ضربهها را فقط شاهرخ زد.
با پایان جلسه دادگاه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
اجاره آدم ربا برای انتقام از برادر شوهر
گروه حوادث/ زن جوان که برای انتقام از برادر شوهرش دو مرد اجیر کرده بود از سوی پلیس دستگیر شد. به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، حدود سه ماه قبل مرد جوانی به اداره آگاهی تهران بزرگ مراجعه و از دو مرد جوان به اتهام سرقت و آدم ربایی شکایت کرد و گفت: حدود ساعت ۸ شب اول مهر بود که همسر برادرم با من تماس گرفت و گفت میخواهد به منطقه کوهسار برود و چون ماشین ندارد از من خواست او را به آنجا ببرم. من هم به خانهاش رفتم و با هم به کوهسار رفتیم اما وقتی به آنجا رسیدیم پس از چند لحظه دو ناشناس که ماسک و عینک داشتند به من حمله کردند و با ضرب وجرح به زور مرا سوار خودروام کردند. چند ساعتی در سطح شهر مرا چرخانده و پس از سرقت گوشیهای تلفن همراهم، مدارک شناسایی و یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان پولی که همراهم بود مرا رها کردند. سرهنگ کارآگاه «مرتضی نثاری»، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ در تشریح این خبر گفت: با شکایت مرد جوان، کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران به همسر برادر شاکی ظنین شده و رد پای او را در این ماجرا پیدا کردند. زن جوان پس از یک روز بازداشت لب به اعتراف گشود و گفت: با برادر شوهرم اختلاف داشتم و بهدنبال انتقامجویی از او بودم تا اینکه نقشه کشیدم و با اجیر کردن دو مرد از آنها خواستم او را ربوده و اموالش را سرقت کنند.
به دنبال اظهارات زن جوان، 2 همدستش بازداشت شدند .